چرا کاتوزیان؟
امیر مقامی
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید اشرفی
در عمر کوتاه خود در دنیای حقوق و «مدرسه حقوق»، شاهد آنم که استادان باوقار، برجسته، هوشمند و عالم این رشته در کشور یک به یک توشه آخرت خویش را بر می دارند و... به راستی که از مرگ گریزی نیست و هر آن، فرشته مرگ، یکی را همراه خود می برد؛ پیامبر خدا باشد یا کافر و ملحد، پیر یا جوان؛ وقتش که به موقع «قضا» برسد، همه مسافریم. با وجود این، درگذشت دکتر امیرناصر کاتوزیان، جامعه حقوقی را در شوکی بزرگ فرو برد؛ با این که این اواخر اخبار و حتی تصاویر ناخوش احوالی و بستری شدن ایشان در بیمارستان در شبکه های اجتماعی دیده می شد. رسانه ها، حقوقدانان و حتی بعضی مردم عادی، او را «پدر علم حقوق» در ایران می نامیدند؛ گرچه خود تلاش نموده بود توازنی میان جنبه های فنی، هنری و علمی «حقوق» پدید آورد و انصاف و وجدان عقلانی به مثابه عدالت را همچون روحی به تن خشک مواد قانونی بدمد.
به عنوان یک دانشجو، با آگاهی از این که «علم» بشری بیشتر شبیه دوی امدادی است که هر کس «چوب» را به نفر بعدی می سپارد؛ گمان میکنم تعابیری مثل «پدر علم» و امثال آن، فاقد معنا و وجاهت است؛ حالا علم حقوق، فیزیک، شیمی، جامعه شناسی یا هر علم دیگر. البته این با عناوینی مثل بنیانگذاری یک علم متفاوت است، که اندیشمندی، چهارچوب های اولیه یک علم را به دست می دهد تا دیگران آن را به کمال برسانند و یقیناً کاتوزیان و هم عصران او در قامت بنیانگذاری این علم هم نبودند که پیش از ایشان، بزرگان دیگری همچون دکتر حسن امامی و دیگران در دانشکده حقوق و علوم سیاسی کنونی در دانشگاه تهران، حسب ضرورت های ناشی از انقلاب مشروطه و تدوین قوانین عرفی، بنیان این علم را گذاشته بودند و البته که کاتوزیان از نخستین و بزرگترین دست پروردگان آن مکتب بود و هست.
با وجود این، اگر قرار باشد برای علم حقوق و حتی فنون حقوقی در ایران، بزرگی را برگزینیم و به عنوان پدر معنوی جامعه حقوقی کشور، معرفی کنیم، گمان می کنم هیچ کس به اندازه دکتر کاتوزیان شایستگی این عنوان را نداشته باشد. ممکن است دقیقاً ندانیم درباره چه صحبت می کنیم؛ ممکن است نتوانیم تعیین کنیم که برمبنای شناخت تجربی، دقیقاً کدام ویژگی ها او را اینقدر متمایز می کند؟ مثلاً مگر سواد آدم ها را می شود سنجید؟ با تعداد کتاب هایشان؟ با تعداد مقالات؟ دانشجویان؟ با این حساب و کتاب های امروزی دفاتر ممیزی دانشگاه ها برای ترفیع اساتید؟! مسلّم است که بزرگی کاتوزیان، بیش از آن که کمّی باشد و در گرو «تعداد» کتابها، مقالات، سخنرانی ها و فعالیت های او باشد، جنبه ای «کیفی» دارد؛ البته که او در کمیت نیز از سرآمدان است. بین ورزشکاران معروف است که مرحوم تختی، نه بیشترین مدال طلای جهان و المپیک را برای کشتی ایران آورده است و نه حتی بیشترین مدال یا امتیاز را. اما در کشتی ایران، نفر اول که به اسم می شناسیم، «جهان پهلوان تختی» است. وضع کاتوزیان را تنها با این مثال نه چندان مناسب میتوان توجیه کرد.
البته که سایر بزرگان و استادان نیز محترم و عزیز و باسواد و دلسوز و متعهّد و «خوب» هستند؛ مگر می شود منکر ارزش های علمی و اخلاقی استادانی چون ممتاز، آشوری، عراقی، آخوندی، آزمایش، صفایی و... شد؟ و ببخشایند اگر نازنینی از این فهرست ناتمام، جامانده است. معلوم است که این نامها، جنبه تمثیلی دارد و نه حصری! اما «چرا کاتوزیان؟»
در ادبیات ما، حسن و ویژگی های ظاهری و اخلاقی، به «کمال» مطلوبیت منجر نمی شود؛ بلکه «مطلوب» باید «آن» داشته باشد تا از دیگران متمایز شود. شاید کاتوزیان «آنی» داشت که همه به این اندازه ندارند و البته دغدغه های اجتماعی و سیاسی اش، اخلاق حرفه ای و سلوک شخصی اش، مناعت و قناعتش، نگاه خاصش به نظم حقوقی، تفسیرهای انصاف گرایش از قانون مدنی، تسلطش به حقوق خارجی و فقه، و از همه مهمتر به یادگار گذاشتن نظراتش حتی در حوزه حقوق عمومی، اینها همه در کاتوزیان جمع است و تقریبا هیچ کس همه این ویژگی ها را یکجا ندارد. هر یک از این ویژگی ها را می توان در پرونده ای گشود و جداگانه درباره جزئیات این ویژگی ها و بعضی ویژگی های دیگر، بحث و گفتگو کرد. از این هم نگذریم که اکثر دانشجویان ما - از جمله خودم و حتی بعدا که این درس را تدریس کردم - مقدمه علم حقوق را که نقشی پایه ای دارد، با کتاب دکتر کاتوزیان آغاز کرده اند و این یعنی اکثر جامعه حقوقی، به طور غیرمستقیم یا مستقیم دانشجوی اولین کلاس درس حقوق بوده اند.
نباید از یاد هم برد که علیرغم جفایی که بر او رفت، در همان زمان با «امید» در کنج خانه به تألیف مهم ترین آثار حقوق مدنی ایران پرداخت. دکتر عراقی، استاد برجسته حقوق کار، درباره او نوشته است: «او چراغ «عدالت» را فرا راه خود قرار داده و کاوشهایش را در روشنایی آن پیمیگیرد. او یک «حقوقدان مکانیکی» یا یک «تکنیسین حقوق» نیست تا حقوق را بیجان بداند.» و البته در تاریکی نفسانیت و بی انصافی، باید با چراغ عدالت، قدم برداشت.
+ ویژه نامه روزنامه ایران در گرامی داشت دکتر کاتوزیان